Close
Search History
      Film Ghatele Ahli ( Domestic killer )

      Film Ghatele Ahli ( Domestic killer )

      77 % (92)
      Recommended for
      Directed by: Masoud Kimiai
      01:46:26 - 2016 - Subtitled - HD

      Stars

      loader

      ... See more

      Cast

      loader

      ... See more

      Reviews

      بیشتر از هر چیز نمایش مستقیم حرف ها و دغدغه های کارگردان است که بیشتر به مانیفستی اخلاقی می ماند که گوینده های مختلف آن را از رو می خوانند. شخصیت های «قاتل اهلی» دچار نوعی تناقض هستند. آن ها هر کدام با ظاهری مدرن و به روز شده هنوز دیالوگ هایی به سبک و سیاق شخصیت هایی نظیر فیلم های جرم را بازگو می کنند.
      در نقد فیلم «قاتل اهلی» باید گفت به نظر می رسد تغییراتی که فیلم ساز برای ایجاد فضای جدید در فیلم ایجاد کرده است چندان چشم گیر نیست و یا اگر هست چنان با عناصر فیلم در تناقض است که به نظر نمی آید. اتفاق دیگری که شاید در این فیلم برای مخاطب سوال ایجاد کند، مدت زمان فیلم است. قاتل اهلی فیلمی طولانی تر از ۹۰ دقیقه است که مخاطب دلیل این طولانی شدنش را ممکن است هیچ گاه متوجه نشود. مثال این نکته سکانس های طولانی از ترانه خواندن “پولاد کیمیایی” است که تا به حال برای آن توجیهی منطقی یافت نشده است. شاید این سکانس های طولانی در فیلم منجر به کمرنگ شدن شخصیت اصلی فیلم یعنی “دکتر سروش” (پرویز پرستویی) شده است.

      فیلم «قاتل اهلی» سعی دارد با کنایه گویی، پنهان کاری و پرداختی رمزآلود درباره حقایق روز جامعه سخن بگوید. فیلم دیالوگ محور است و بر روی خصایص شخصیت و خصایص اجتماعی فعلی تاکید دارد. برخی مضامین فیلم با صراحت گفته می شوند. اما برخی دیگر مشروط به مضامین دیگر و با قاطعیت از متن فیلم به دست نمی آیند. با اندکی تامل می توان دریافت فیلمساز نمی توانسته است که پرداختی سر راست داشته باشد. آقای احمد طالبی نژاد درباره فیلم حکم نوشته بودند که کیمیایی داستان و حرفی را که می خواهد در حکم بزند، شبیه چشمه زلالی است که از کوه سرازیر می شود و به رودخانه می ریزد ( بستر درام). این رودخانه، پر از سنگلاخ و موانع است و اجازه نمی دهد آب جریان پیدا کند و سر راست به سوی دریا حرکت کند. به خاطر اهمیت بستر موضوع می توان گفت تعبیر آقای طالبی نژاد درباره قاتل اهلی نیز صدق می کند. فیلم به لحاظ معنایی و ساختاری معرف جامعه ای است که در آن ساخته شده است. قاتل اهلی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد، اما اینکه چقدر در گفتن حرفها موفق عمل کرده است برخی دلایل آن به خارج از متن مربوط می شود و ایهام داستان قاتل اهلی ناشی از ملاحظات است. ولی چیزی که مسلم و مشخص است مضامین فیلم در واکاوی دیالوگ ها به راحتی قابل درک است و پیام نهایی از زبان یکی از قهرمانان فیلم، دکتر جلال سروش شنیده می شود که می گوید این روزها حقیقت بیشتر از همیشه تنها است.

      فیلم با مونولوگ های کوبنده ای از پرویز پرستویی شروع می شود و البته با لحنی که پیش از دیدن فیلم هم می شد حدس زد که پرستویی با این لحن در فیلم بازی می کند. یک لحن لات مآبانه مثل همه قهرمانان فیلم های کیمیایی، تفاوت فقط در اینجاست که این قهرمان این بار کت و شلوار اتو کشیده ای تنش هست و پشت تریبون دولتی قرار دارد. دیالوگ های اولیه کاراکتر اصلی فیلم آنقدر تند و تیز است که در وهله اول نوید یک فیلم سیاسی با انتقادات صریح و بی پرده را می دهد. قاتل اهلی فیلمی خوش قیافه است و در لا به لای سکانس ها و نماهای آن می توان رد و بویی از یک کارگردان آشنا به سینما را پیدا کرد.

      حالا که بحث را از روی پول شویی و فساد برداشتیم، باید به سراغ دنیای خیالی خلق شده توسط مسعود کیمیایی برویم. طبق معمول دیالوگ ها و سکانس هایی بسیار دوست داشتنی در فیلم وجود داشتند، مثلا نماز خواندن آقای سروش و صحبت دخترش مهتاب با او. دیالوگ های فیلم عمدتا مانند همیشه یک شاعرانگی ظریف در خود داشتند، اما داستان فرعی فیلم که همان عشق مهتاب و بهمن بود، به حدی رشد نکرده بود و تمام دیالوگ هایی که بهمن در آن حضور داشت، و عمده دیالوگ های مهتاب بی سروته از آب درمی آمدند. بی سروته یعنی این که نمی شد دینامیسم بین این شخصیت ها را درک کرد و باید دائم از خودمان می پرسیدیم که «فلانی چرا الان از فلانی عصبانی است؟» یا «چرا از فلانی متشکر است؟» یا «فلانی اصلا در مورد چه چیزی صحبت می کند؟» و…