نمایش درواقع زنانه است البته بدون شعارهای دم دستی و نخ نما شده و کلیشه ای فمینیستی. گروه موسیقی زنانه، بازیگران زن، پشت صحنه زنانه و...این خود با مفهوم و زیر متن اجرا در یک راستاست. مفهومی که در بروشور نمایش نیز به خوبی نشان داده شده. سه زن برقع پوش که در وسط صورتشان « برقع اشان» سوراخی بزرگ که توسط شلیک اسلحه ایجادشده دیده می شود. با این تفاوت که این سوراخ های مانند شکستگی ای است که در شیشه ایجاد می شود. به طریق اولی زنان چون شیشه نازک و ظریف و شکننده هستند و زود می شکنند و خرد می شوند و دیگر به هیچ عنوان نمی توان آنان را بند زد. بازیگران کم وبیش روان، طبیعی و به دوراز ادا بازی می کنند. اما در این میان بازی پانته آ پناهی ها چشم گیرتر است او تا به انتها بغضش را نگه می دارد و گاه زهرخندی را در آن می آمیزد و از درون می گرید واین تأثیر بسیار بیشتری بر مخاطب دارد تا گریستن بیرونی. البته درجاهایی نیاز به حضور سکوت دراماتیک احساس می شود. باید گفت لهجه های بازیگران نیز نسبتاً تا حدود زیادی قابل باور است و درست ادا می شود. هرچند که باید روی لهجه و نحوه بیان و ارائه حس دختر عراقی بیشتر کار شود.>