Close
Search History
      Film Shah Kosh ( Kingslayer )

      Film Shah Kosh ( Kingslayer )

      65 % (137)
      Recommended for
      Directed by: vahid amirkhani
      01:20:52 - 2017 - Subtitled - HD

      Stars

      loader

      ... See more

      Cast

      loader

      ... See more

      Reviews

      سکانس افتتاحیه فیلم شاه کش موید آن است که عده ای در توچال مشغول اسکی و تله کابین و تفریح زمستانه هستند و در مکانی اقامت دارند. این مکان نیز طبق تصاویر در اختیار گذاشته ی کارگردان و شناخت ذهنی مخاطب، در اختیار قشر خاصی از افراد جامعه است که روحیات و منش رفتاری خاصی دارند.
      شاه کش که گویا اسلحه ای است تک گلوله و معمولا برای ترورهای سیاسی رده بالا از آن استفاده می شود چه منطقی در پشت آن است که گروه ضد گروگان گیر از آن استفاده کند؟

      دومین ساخته سینمایی وحید امیرخانی در مقام کارگردان و نویسنده برخلاف ساخته قبلی او یعنی «در مدت معلوم» که سبکی کمدی، اجتماعی و عاشقانه داشت، اینبار فیلمی است در سبک یک تریلر جنایی و معمایی، با فضایی کاملا متفاوت و لحنی سراسر جدی تر از آنچه که قبل تر از او دیده و یا انتظارش را داشتیم.
      امیرخانی فیلم «شاه کش» را با کمترین لوکیشن و تنها در یک هتل کوهستانی بنام گوزن قرمز در ارتفاعات توچال ساخته است.

      «شاه کش» به کارگردانی وحید امیرخانی، که آثاری چون: در مدت معلوم و مستند لبیک را در کارنامه خود دارد ، یک عقب گرد همه جانبه است . هیجان در این اثر عنصری منفعل بوده و کارکرد دراماتیک خود را به مرور از دست می دهد.
      شخصیت در سینمای ایران محدود به مرز حضور بازیگر در میزانسن، دیالوگ ها و اندک تم رفتاری است. اندک آثاری را چون: شاید وقتی دیگر، می توان نام برد که فراز و نشیب شخصیت در بُعد زمان لمس شود. شاه کش کاراکترهایش را فدای خواسته شخصیتی می کند که چهره منفوری از او در ذهن مخاطب وجود دارد . مولف حتی سعی نکرده چرایی چنین رفتاری از سوی قهرمان داستان ، که خود به ضد قهرمان تبدیل می شود و خودکشی می کند ، را به مخاطب نشان دهد . شخصیت در داستانی فرمان روایی می کند که کاراکترها ، مکان و زمان نامعلومی دارد و موقعیت آن بر اساس یک اتفاق به وجود آمده و بر اساس نمونه همان اتفاق پایان می پذیرد .
      چالش به وجود آمده در محتوای فیلم محدود به تابعیت کاراکترهای داستان می شود. برای فیلمنامه نمی توان ما به ازای اجتماعی و یا خارجی تصور کرد. می توان نمونه های خارجی مانند: «اوقات بد در ال رویال» و «هشت نفرت انگیز» را سرلوحه کار دراماتیک این اثر برشمرد اما نمی توان این اثر را مانند چنین آثاری در ژانر بخصوص قرار داد.

      طبیعتاً دیده شدن فیلمی مبتکرانه چون «آژانس شیشه ای» در زمان خود بسیاری از فیلمسازان نسل های بعد را به وجد آورد که آثاری را با الهام و یا حتی تقلید از فیلم نامبرده جلوی دوربین ببرند.
      بله! ساختار فیلم نامه های ابراهیم حاتمی کیا عموماً بر محوریت الگوی سینمای قهرمان- ضدقهرمان هالیوود بناشده است که الگویی کلاسیک و رایج در سینمای جهان است و طبق این تعریف نمی توان هر فیلمی را که چنین رویکردی در پیش می گیرد به حاتمی کیا و آثارش نسبت داد اما به زعم من وحید امیرخانی در دومین فیلم بلند خود خواسته یا ناخواسته نسخه ای تکرارشده و به شدت خام دستانه را از «آژانس شیشه ای» ارائه می دهد بی آن که فیلم او به لحاظ منطق روایی و طرح شخصیت ها حتی اندکی به سینمای ابراهیم حاتمی کیا و ایدئولوژی های او نزدیک شود.
      قهرمان فیلم امیرخانی، مردی هم سن و سال حاج کاظمِ «آژانس شیشه ای» است که او نیز عده ای را گروگان می گیرد تا انتقام خون همسرش را از "آنها" یا شاید جامعه و کشور و دنیا بگیرد! اما باید دید او ته چه اندازه در خلق ابعاد و ظرایف شخصیتی این کاراکتر موفق بوده است؟ اگر او قصد به تصویر کشیدن شخصیتی با الگوهای کلاسیک "قهرمان" را داشته باید اذعان کنم که هرگز عملکرد درستی نداشته است.