بیشتر از هر چیز نمایش مستقیم حرف ها و دغدغه های کارگردان است که بیشتر به مانیفستی اخلاقی می ماند که گوینده های مختلف آن را از رو می خوانند. شخصیت های «قاتل اهلی» دچار نوعی تناقض هستند. آن ها هر کدام با ظاهری مدرن و به روز شده هنوز دیالوگ هایی به سبک و سیاق شخصیت هایی نظیر فیلم های جرم را بازگو می کنند.
در نقد فیلم «قاتل اهلی» باید گفت به نظر می رسد تغییراتی که فیلم ساز برای ایجاد فضای جدید در فیلم ایجاد کرده است چندان چشم گیر نیست و یا اگر هست چنان با عناصر فیلم در تناقض است که به نظر نمی آید. اتفاق دیگری که شاید در این فیلم برای مخاطب سوال ایجاد کند، مدت زمان فیلم است. قاتل اهلی فیلمی طولانی تر از ۹۰ دقیقه است که مخاطب دلیل این طولانی شدنش را ممکن است هیچ گاه متوجه نشود. مثال این نکته سکانس های طولانی از ترانه خواندن “پولاد کیمیایی” است که تا به حال برای آن توجیهی منطقی یافت نشده است. شاید این سکانس های طولانی در فیلم منجر به کمرنگ شدن شخصیت اصلی فیلم یعنی “دکتر سروش” (پرویز پرستویی) شده است.